جنگ روانی جدید غربی و عربی علیه سردار «سلیمانی»
دشمن در میدان نبرد سخت، وقتی حریف نمیشود، آن را به جنگ نرم تبدیل میکند و با استراتژی ایجاد شبهه و اختلاف در صفوف داخلی حریف، تلاش میکند تمرکز آن را بر هم بزند.
تأثیر جنگ روانی از جنگ سخت میدانی که چند دولت غربی و عربی و در رأس آن آمریکا، انگلیس و عربستان سعودی در خاورمیانه به راه انداختهاند، اگر بیشتر نباشد کمتر نیست.
از زمانی که ایران به همراه محور مقاومت، مقابله با جنگهای نیابتی آمریکا و عربستان را در سوریه و عراق آغاز کرد، انتشار شایعه و جنگ روانی علیه مقاومت جزئی از سلاح حریف بوده است.
نشریه انگلیسی «اکونومیست» در گزارشی که اساس آن مجموعی از ادعاهای بیسند است، تلاش کرده که جایگاه فرمانده سپاه قدس را در اذهان عمومی متزلزل و اعتماد به وی را دچار شک و شبهه کند.
همزمان با این نشریه انگلیسی، روزنامه سعودی الشرق الاوسط چاپ لندن نیز با انتشار گزارشی به نقل از یک منبع سیاسی ناشناس، تلاش کرده است که با کلیدواژههای «آیت الله سیستانی»، «رهبر ایران» و «قاسم سلیمانی» و طرح چند ادعا و شایعه، چنین وانمود کند که مرجعیت عراق از افزایش نفوذ سردار قاسم سلیمانی در عراق نگران است.
نشریه اکونومیست در گزارش خود، سردار سلیمانی و جایگاه او را در داخل ایران و روزنامه الشرق الاوسط جایگاه ایشان را در داخل عراق نشانه گرفته است. اکونومیست در گزارشش با نام «شیری در زمستان» میگوید که پس از مطرح شدن نام او در رسانهها و شبکههای اجتماعی به دلیل مبارزه با داعش، مجددا تصمیم گرفته شده است که نقش عمومی کمتری به این ژنرال ایرانی داده شود.
«اکونومیست» ادعا میکند که سیاست تهاجمیِ سلیمانی باعث شده او حاشیهساز شود یا میگوید که دم زدنهای مغرورانه سلیمانی از قدرت ایران در منطقه باعث شد آیتالله سیستانی، مرجع شیعیان در عراق، از او نزد رهبر ایران گلایه کند اما کار وقتی به جای باریک رسید که از قول سلیمانی نقل کردند که «هلال شیعه» ایران در حال بزرگتر شدن است.
به ادعای این نشریه انگلیسی، حمله عربستان به یمن نیز از دلایل «افول سلیمانی» است… و همین مسأله یمن سبب شده که «محسن رضایی» دوباره لباس نظامی به تن کند. به گفته این گزارش، محسن رضایی آمده تا وزنهای در مقابل سلیمانی باشد و نگذارد از خط خارج شود. نتیجه این است، مردی که روزگاری نماینده حاکمیت ایران در گفتوگو با عراق و سایر کشورهای منطقه بوده اکنون جای خودش را به کانالهای رسمی دیپلماتیک داده است. همزمان که سلیمانی در سایه میرود کسی مانند ظریف وارد صحنه شده که به دیپلماسی بیشتر تمایل دارد تا اقدامات نظامی… در همین هفتههای گذشته او به روسیه و عراق و عمان و قطر و کویت و لبنان و تونس سفر کرده است.
این ادعاها یعنی چه؟
اینها مُشتی ادعاست که به نقل از منبعی ناشناس مطرح شده است. این ادعاها بشدت سست است. این نشریه میگوید «دمزدنهای مغرورانه»، حال آنکه باید سوال کرد که سردار سلیمانی در طول حداقل ۱۵ ماه بحران عراق و ۵۳ ماه بحران سوریه، چند بار به صورت عمومی در این خصوص صحبت کرده که در آن مغرورانه از قدرت ایران سخن رانده باشد؟
این نشریه با به کار بردن اسلوبهای جنگ روانی رسانهای، مفاهیم خود را پیشاپیش و قبل از آنکه متن تمام شود، به خواننده میقبولاند. مثلا میگوید، حمله عربستان به یمن از جمله دلایل افول سلیمانی است. یعنی نویسنده افول را در ذهن مخاطب مفروض مسلم گرفت و ناخودآگاه آن را امری حقیقی جلوه داد. حال آنکه ابتدا باید این افول را ثابت کند بعد آن را دلیل چیزی قلمداد کند.
دیگر نمونه این مفهومچپانی در ذهن مخاطب، آمدن «محسن رضایی» است تا سلیمانی از خط خارج نشود؛ معنای این ادعا نیز این است که سردار در حال خروج از خط بوده که محسن آمده؛ این مسئله هم مفروض حتمی گرفته شده حال آنکه ارتباط دادن بازگشت محسن رضایی به سپاه و سردار سلیمانی، صرفا ادعایی است در حد خود برای ایجاد شبهه.
اینکه «کانالهای رسمی جایگزین سلیمانی شده» یا دیپلماسی ظریف جای اقدامات نظامی سلیمانی را گرفته نیز از همین دست است.
اما این گزارش اکونومیست به همین جا ختم نمیشود و شبهات جدی را به ذهن مخاطب منتقل میکند که هدفش صرفا سلب اعتماد است؛ از جمله اینکه «آیت الله سیستانی از سلیمانی نزد رهبر گلایه کرده» یا بعدش کار به جای باریک رسیده یا رضایی آمده تا مقابل سلیمانی وزنه باشد. حال آنکه چنین مطالبی که وجود خارجی ندارد، با انتشار میان افکار عمومی موجب ایجاد شبهه خواهد شد.
همزمان با این گزارش، روزنامه الشرق الاوسط با محور قرار دادن سردار سلیمانی و آیتالله سیستانی تلاش کرد وانمود کند که مرجعیت از سردار سلیمانی گلایه دارد. طرح چنین دروغی اعتماد میان مردم، مرجعیت و فرماندهان نظامی را هدف قرار داده است. ایجاد بیاعتمادی میان مردم و نیروهای نظامی و فرماندهان آنان که هر دو به وجود و حمایت مرجعیت دلگرم هستند و همین امر یکی از عوامل پیشرفت در وضعیت میدانی عراق بوده است، بهترین حربه برای متوقف کردن پیشروی ارتش و نیروهای بسیج مردمی عراق مقابل گروه تروریستی داعش است.
الشرق الاوسط روز دوشنبه (دیروز) در گزارشش ادعا کرد: یک منبع سیاسی مطلع در بغداد در گفتوگوی تلفنی به الشرق الاوسط گفت که آیتالله سیستانی از رهبر ایران خواسته مانع افزایش نفوذ قاسم سلیمانی در عراق شود [!].
این روزنامه سعودی چاپ لندن پا را فراتر نهاد و بافتههای خود را به ایران و قم هم گره زد و افزود که «مرجعیت در نجف دریافته که این دخالت به ضرر نقشش است و ممکن است این مسئله آغاز اختلاف میان مرجعیت عراق و قم باشد».
حقیقت این است که پس از اشغال عراق و از هم پاشیدگی ارتش این کشور آمریکا مانع شکلگیری نیروی امنیتی و نظامی مستحکمی در عراق شد تا آنجا که داعش در خردادماه سال گذشته این حقیقت را با اشغال موصل آشکار کرد اما بعد از آنکه عراق با ندای مرجعیت سد محکمی از نیروهای آماده را مقابل تروریستهای تکفیری در قالب «الحشد الشعبی» تدارک دید، مکرر علیه این نیروها تبلیغات و جنگ روانی میشود و امروز تبلیغات ضد مقاومت، اصلیترین عامل موفقیت کنونی عراق یعنی اعتماد میان مرجعیت و مردم را هدف قرار داده است.
درباره نویسنده
نوشتن دیدگاه
شما میتوانید از تصاویر مخصوص خود در قسمت نظرات استفاده نمایید برای اینکار از وب سایت آواتارکمک بگیرید .