«مسوولان زنده‌ها را دریابند» گزارش خبری که مرگ آن‌را سوزاند

“فریدون نوری” هنرمند پیشکسوت تئاتر که در دوره جنگ به دلیل اجرای تئاتر در جبهه شیمیایی شده بود و در سال اخیر با سرطان ریه مبارزه می‌کرد، امروز ۱۷ دی‌ماه از دنیا رفت.
وقتی در چند روز گذشته به سراغ او رفتیم، قصد داشتیم بنا بر کار و حرفه‌مان کمکی به حال این هنرمند بکنیم اما دریغ که تنها چند ساعت کافی است که زمان بگذرد و دیر شود. ماجرایی که برای این گزارش اتفاق افتاد خود زنگ خطر بزرگی است برای مسؤولانی که برای چنین افرادی باید دست بجنبانند.
صبح ۱۷ دی ماه و چند ساعت پس از ملاقاتمان، در حالی که داشتیم تیتر می‌زدیم که «زنده‌ها را دریابید» ناگهان با تماس تلفنی همسر فریدون نوری روبه‌رو شدیم که با گریه می‌گفت:« او رفت، چه کسی جواب مرا خواهد داد.»
زمانی با فریدون نوری همراه شدیم که او به دلیل وضعیت نامساعد جسمانی‌اش به بیمارستان منتقل شده بود و پس از چند ساعت پیگیری درمانش از بیمارستان مرخص شد. به گفته‌ی خانواده‌اش بیمارستان هم نمی‌توانست کار خاصی برای او انجام دهد و فقط ماسک اکسیژن به او زده بودند.
نوری در واپسین ساعات حیات در خانه و زیر نظر پزشکی به سر می‌برد.
خانواده این بازیگر معتقد بودند که او برای درمان باید به بیمارستان خصوصی منتقل شود ولی فعلا شرایط لازم را ندارند که او را در بیمارستان خصوصی بستری کنند.
خانواده این هنرمند که دچار سرطان ریه بود بارها برای صدور گواهی جانبازی او به بنیاد جانبازان مراجعه کردند تا بتوانند از مزایای درمان جانبازی استفاده کنند اما پرونده این هنرمند هر بار با درهای بسته روبرو شد.
حال در ادامه گفت‌وگوی پیش از درگذشت این هنرمند که با همسرش داشتیم می‌خوانیم:
فاطمه کزازی همسر این هنرمند گفت: ما درخواست داریم، ایشان به عنوان جانباز معرفی و حقش پرداخت شود زیرا تا به‌ حال تمام هزینه‌های درمان را به طور شخصی‌ پرداخته‌ایم. اما در حال حاضر امکان پرداخت این هزینه‌ها برای ما بسیار دشوار است.
وی ادامه داد: هزینه درمان بیماری سرطان بسیار بالا است که با حقوق بازنشستگی اداره تئاتر و در شرایطی که ما مستأجر هستیم، پرداخت این هزینه برایمان بسیار مشکل است.
کزازی یادآور شد: همسرم سال ۶۶ دو مرتبه برای اجرای تئاتر به جبهه رفته بود و در این جریان، شیمیایی شد. از سال ۶۸ بیماری او آغاز شد و مرتب درمان‌های مقطعی، سرپایی و بستری داشت اما حدود سه سال است که توده سرطانی در ریه او تشکیل شده است.
همسر نوری با توضیح شیوه پیشرفت سرطان او اضافه کرد: پیشرفت این نوع سرطان خیلی کند است و این گونه است که همسرم تا به حال زنده مانده است.
کزازی توضیحاتی درباره پیگیری خانواده او برای صدور گواهی جانبازی فریدون نوری ارائه کرد و افزود: از ایشان دوبار نمونه‌گیری‌های لازم انجام شده اما متأسفانه با اینکه بیماری سرطان برای پزشک مربوطه محرز شده بود، این پزشک فقط توضیح داده که همسرم دچار سل نشده ولی درباره نوع سرطان او هیچ توضیحی نداده است درحالیکه باید در همان زمان پاتولوژی لازم را که نوع سرطان شوهرم را مشخص می‌کرد، انجام می‌داد ولی متاسفانه چنین نکرد.
وی اظهار تاسف کرد: در این شرایط، اگر بخواهیم ثابت کنیم سرطان او در پی شیمیایی‌ شدنش اتفاق افتاده باید دوباره از او نمونه‌برداری کنیم ولی چون بدن او بسیار ضعیف شده ، توانایی نمونه‌برداری مجدد ندارد.
کزازی اضافه کرد: پزشک مربوط، نامه لازم را می‌دهد اما امکان نمونه‌برداری دوباره وجود ندارد. زیرا سری قبل هم این نمونه‌برداری با زحمت و دشواری بسیار انجام شد اما بنیاد جانبازان نمونه آزمایش را از ما می‌خواهد که تأیید کند همسرم دچار سرطان شده است.
او اظهار تأسف کرد: در این مدت پرونده جانبازی همسرم به دلیل نبود آن نمونه‌برداری پشت در کمیسیون پزشکی بنیاد جانبازان مانده است.
کزازی اضافه کرد: در مراجعات متعددی که به بنیاد جانبازان داشتیم به ما گفته شد بسیاری از افراد با مدرک جعلی برای خود گواهی جانبازی صادر کرده‌اند و ما نمی‌توانیم فقط با نامه پزشک درمان‌گر، به همسر شما مدرک جانبازی بدهیم. آیا شوهر من باید به خاطر مدارک جعلی دیگران بسوزد؟!
همسر نوری درباره طرح این مساله در وزارت ارشاد توضیح داد: هزار بار به بنیاد ایثارگران ارشاد مراجعه کردم اما می‌گویند به ما ربطی ندارد. من نمی‌دانم پس به چه کسی مربوط است؟! حتی آقای ابوالفضل پورعرب هم یکبار برای پیگیری مشکل خودش همزمان با من به ارشاد مراجعه کرد اما به نتیجه‌ای نرسیدیم در حالی که همسرم در دوره جنگ از طریق اداره تئاتر و برای اجرای تئاتر به جبهه رفته بود.
او در عین حال خاطر نشان کرد: حتی اگر همسرم به صورت شخصی به جبهه رفته و شیمیایی شده بود آیا نباید حمایت می‌شد؟! او تا به حال خودش همه هزینه‌های درمان را پرداخت کرده است اما دیگر چنین توانایی و امکانی ندارد. آیا در این شرایط نباید یک نفر به فریاد او برسد؟! شوهر من از بنیان‌گذاران اداره تئاتر است. اما همیشه مظلوم و گمنام بوده . اگر هنرمند معروفی بود تا به حال برای او همه کاری انجام داده بودند. او هرگز زیر بار منت هیچ جایی نرفته ولی امروز چنین سرنوشتی پیدا کرده است.
فاطمه کزازی در پایان به ایسنا گفت: اگر همسرم خودش سرپا بود اجازه نمی‌داد من این صحبت‌ها را با یک خبرگزاری مطرح کنم. اما از شما می‌خواهم به مسئولان بگویید شما را به خدا زنده‌ها را دریابید! اینقدر دنبال مرده‌ها نباشید!
فریدون نوری متولد سال ۱۳۲۳ و بازنشسته اداره تئاتر بود.
این هنرمند که عمده فعالیتش در حیطه بازیگری بوده با هنرمندانی همچون عزت‌الله انتظامی، علی نصیریان، پرویز فنی‌زاده، داوود رشیدی، داریوش فرهنگ، اکبر زنجان‌پور، هادی مرزبان، پرویز صیاد، مجید جعفری و… همکاری کرده است.
در کارنامه هنری این هنرمند بازی در نمایش‌هایی هم‌چون «شاهزاده و گدا» کار هادی مرزبان، «دیکته و زاویه» کار داوود رشیدی، «شنل» و… ثبت شده است. آخرین بازی او روی صحنه در نمایش «بیا تا گل برافشانیم» کار مجید جعفری مربوط بود که در این نمایش با خسرو شکیبایی همکاری داشت.
آخرین بازی فریدون نوری در مجموعه‌های تلویزیونی به بازی در مجموعه «کارگاه علوی» کار حسن هدایت مربوط می‌شود.
آن‌چه که برای این هنرمند پیش آمد، هشداری است برای مسؤولان امر و مبنای تاکیدی است برای ما که باز بگوییم: «مسوولان زنده‌ها را دریابند»