امپراتوری فاکس قرن بیستم را بشناسید

امپراتوری فاکس قرن بیستم را بشناسید

استودیو فیلمسازی فاکس قرن بیستم «Twentieth Century Fox» شاخه ای از کمپانی فاکس «Fox Inc» و در مالکیت غول رسانه ای جهان یعنی کمپانی نیوز «News Co» به مدیریت راپرت مرداک افسانه ای است.
استودیو فیلمسازی فاکس قرن بیستم با تاریخی طولانی و اوج و فرودهای فراوان سهمی مهم و تاثیری انکارناپذیر در تاریخ سینمای جهان و شهرتی به سزا به عنوان یکی از بزرگترین مجموعه های فیلمسازی جهان دارد. در حقیقت فاکس قرن بیستم یکی دیگر از «Six Major» یا شش ابرکمپانی فیلمسازی جهان به حساب می آید.

آنها تولید برخی از موفق ترین فیلم های تاریخ سینما چون آوای موسیقی (۱۹۶۵) که در ایران با نام «اشک ها و لبخندها» معروف شد و پخش فیلم های رکوردشکنی مانند «جنگ ستارگان» (۱۹۷۷) را در لیست پرافتخار خود دارند و با ایجاد شاخه های دیگری مثل استودیوهای انیمشین سازی و محصولات خانگی، نفوذ خود را در صنعت سرگرمی بیش از پیش گسترش داده اند.

آغاز کار – ویلیام فاکس «William Fox»

سال ۱۹۰۴ میلادی ویلیام فاکس، مهاجر ۲۵ ساله مجاری تبار اولین سینمای خود را در نیویورک بنا نهاد. سینماهایی که آن سال ها به نام «Nickelodeons» شناخته می شدند؛ فرمی از سینماهای اولیه و ابتدایی که مشتریان با پرداخت یک سکه پنج سنتی که در آمریکا به نام نیکل شناخته می شود می توانستند فیلم های عموما کوتاه تماشا کنند.

کسب و کار فاکس جوان به زودی گسترش پیدا کرد و در عرض چند سال به همراه دو شریک خود زنجیره ای از ۲۵ سالن سینما را در اختیار داشتند و در نهایت یک کمپانی بزرگ اجاره فیلم در نیویورک به راه انداختند. سال ۱۹۱۳ نقطه عطفی در تاریخ فعالیت آنان بود چرا که متوجه شدند میزان تقاضای فیلم از میزان عرضه و منابع آنان پیش گرفته است. آنها که تا به اینجا تنها فیلم های یک یا دو تولیدکننده انحصاری را در سینماهای خود به نمایش می گذاشتند به فکر تولید فیلم های خودشان افتادند.

طی دو سال و بعد از فراهم کردن مقدمات، ویلیام فاکس در سال ۱۹۱۵، کمپانی تولید و پخش «فیلم فاکس» را در کالیفرنیای آمریکا راه انداخت؛ جایی که فکر می کرد آب و هوای معتدلش بهترین مکان برای ساخت فیلم های سینمایی است.

در عرض ۱۰ سال کمپانی فاکس در نقاط مختلف کالیفرنیا جا به جا شد تا در نهایت در سال ۱۹۲۵ با خرید زمینی به وسعت یک میلیون مترمربع در هالیوود کمپانی را به خانه دائمی خود منتقل کرد.

در ۱۹۲۷ و بعد از سال ها رشد مداوم، سایه ابرهای بحران ظاهر شد و کمپانی فاکس اولین چالش های خود را تجربه کرد. چالش های مالی و زد و بندهای پشت پرده که در نهایت باعث شورش گروهی از سهامداران کمپانی علیه ویلیام فاکس شد و او از امپراطوری خودش به زیر کشیده و سرنوشت غم انگیز او در انتها به حبس و زندان ختم شد.

فاکس در آن زمان کمپانی بزرگی بود و کنترل بیش از ۵۰۰ سالن سینما را بر عهده داشت، اما مدیران جدید خیلی زود فهمیدند کمپانی با وجود ابعاد بزرگش قادر نیست به تنهایی سرپا بایستد و شرایط به گونه ای پیش رفت که در بهار ۱۹۳۵ با کمپانی مستقل قدرتمندی به نام قرن بیستم «Twentieth Century Pictures » ادغام شد.

پیدایش قرن بیستم «Twentieth Century Pictures»

سال ۱۹۳۳ داریل زانوک «Darryl F. Zanuck» مدیر سابق تولید کمپانی برادران وارنر با پیوستن به ژوزف شنک «Joseph M. Shenck» مرد قدرتمند سینما – کسی که او را مسبب رشد ستاره هایی چون مرلین مونرو می دانند – و رییس موسسه یونایتد آرتیست، کمپانی قرن بیستم را بنا نهادند.

این کمپانی از همان اول بسیار موفق عمل کرد و در عرض ۱۸ ماه، ۱۸ فیلم تولید کرد. فیلم هایی چون عشق های چلینی (۱۹۳۴)، خاندان روتچیلد (۱۹۳۴) و بینوایان (۱۹۳۵) که دو فیلم آخر هر دو نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم سال شدند.

آنها همچنین با بهره برداری از اخبار روز و به تقلید از فیلم هایی چون دشمن مردم (۱۹۳۵)، سزار کوچک و صورت زخمی (۱۹۳۲) که تأثیر بسیار فراوانی بر سینمای گانگستری گذاشته بودند فیلم هایی با موضوع جرم و جنایت و دنیای گانگسترها تولید کردند.

در ۱۹۳۵ و با پیوستن این کمپانی موفق به کمپانی بزرگ فاکس که عملا در ورشکستگی به سر می برد یک ترکیب قدرتمند به نام «استودیو فیلمسازی فاکس قرن بیستم» شکل گرفت و زانوک به عنوان مدیر عامل بر صندلی ریاست آن تکیه زد.

آن ها خیلی زود با ساخت دو فیلم خود را متمایز کردند؛ فیلم خوشه های خشم (۱۹۴۰) به کارگردانی جان فورد، بر اساس رمانی به همین نام نوشته جان اشتاین بک که برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی شد و دره من چه سر سبز بود (۱۹۴۱) باز هم به کارگردانی جان فورد که برنده ۵ جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد. فیلمی که در سال ۲۰۰۵ بر اساس انتخاب نشریه «بریتیش فیلم» جزو برترین فیلم‌های تاریخ اسکار قرار گرفت، چرا که این فیلم رقبایی چون همشهری کین و شاهین مالت را از دور رقابت خارج کرد.

در همین سال ها داریل زانوک که به عنوان ژنرال جنگی در جنگ جهانی دوم حضور داشت فیلم های مستند جنگی و آموزش نظامی تولید می کرد. او بعدا به پاس این خدمات مدال افتخار لژیون مریت را از ارتش ایالات متحده دریافت کرد.

سال های آخر جنگ و بعد از آن نیز روند ساخت فیلم های موفق فاکس قرن بیستم ادامه پیدا کرد و درام های جنگی پیروزی در پرواز (۱۹۴۴) و دوازده ساعت پرواز (۱۹۴۸)، لبه تیغ (۱۹۴۶) و برف‌های کلیمانجارو (۱۹۵۲) بر اساس داستان کوتاهی از همینگوی ساخته شد.

رابرت مرداک

راپرت مرداک مرد افسانه ای فاکس قرن بیستم

اما نقطه اوج این سال ها فیلمی بود با عنوان همه چیز درباره ایو (۱۹۵۰) که تحسین تماشاگران و منتقدان را برانگیخت و در ۱۴ رشته نامزد و در ۶ بخش برنده جایزه اسکار شد. رکوردی بی نظیر که تا سال ۱۹۹۷ و حضور فیلم «تایتانیک» شکسته نشد. این فیلم با بودجه ساخت ۱.۴ میلیون دلار در گیشه بسیار موفق ظاهر شد و بیش از ۸.۴ میلیون دلار فروش کرد. همچنین این فیلم تا به امروز تنها فیلم در تاریخ سینماست که چهار بازیگر زن آن نامزد دریافت جایزه اسکار شده اند.

زانوک در این سال ها با حمله به مضامین حساس و مناقشه برانگیز آن زمان و ساخت فیلم هایی با موضوعاتی چون بیماری های روانی، مسائل نژادی و یهودستیزی فیلم های موفق پرفروشی روانه سالن های سینما کرد. فیلم هایی مثل گودال مار (۱۹۴۸) درباره بیماری روانی، پینکی (۱۹۴۹) به کارگردانی الیا کازان درباره زندگی یک زن پرستار دورگه آفریقایی-آمریکایی و قرارداد شرافتمندانه (۱۹۴۷) که زندگی یک خبرنگار با بازی گریگوری پک «Gregory Peck» را به تصویر می کشد که با جا زدن خود به عنوان یک یهودی درباره پدیده یهودی ستیزی در نیویورک تحقیق می کند. فیلم هایی که اثبات کرد جامعه از طرح چنین مسائلی در ملا عام استقبال می کند.

چالش های دهه ۵۰

با ظهور تلویزیون در اوایل دهه ۵۰ فروغ خورشید موفقیت هالیوود رو به غروب رفت. حضور تماشاچیان در سالن های سینما افت محسوسی پیدا کرد و به دنبال آن تولیدات سینمایی کاهش یافت و فاکس قرن بیستم نیز به مانند سایر استودیوها دیگر از پس قراردادهای انحصاری با ستارگان سینما و کارگردان های شاخص برنمی آمد.

در ۱۹۵۳ کمپانی فاکس قرن بیستم یک ابداع منحصر به فرد روانه صنعت سینما کرد. تکنیک فیلمبرداری با لنزهای واید سینمااسکوپ که نسبت تصویری نزدیک به دو برابر فرمت های قبلی داشت. آنها با تشویق صاحبان سینما و سیستم های پاداشی آنها را تشویق به نوسازی تجهیزات پخش خود و پشتیبانی از این فرمت جدید کردند. ابتکار آنها با این استدلال که با این سیستم جدید می توان به جنگ تلویزیون رفت به سرعت توسط سایر استودیوهای بزرگ هالیوود مثل دیزنی، برادران وارنر و متروگلدن مایر مورد استفاده قرار گرفت.

با وجود آن که برای دوره ای کوتاه سالن های سینما رونق بیشتری به خود دیدند اما در نهایت داریل زانوک که از سقوط کمپانی به وحشت افتاده بود در ۱۹۵۶ از سمت خود کناره گیری و برای فعالیت به عنوان تهیه کننده مستقل به پاریس نقل مکان کرد.

درباره نویسنده

7522مطلب نوشته است .

نوشتن دیدگاه

شما میتوانید از تصاویر مخصوص خود در قسمت نظرات استفاده نمایید برای اینکار از وب سایت آواتارکمک بگیرید .

طراحی شده توسط هاست لاین